صبح اول هفته ی برتونیست های عزیز بخیر!! یک خبر خیلی خوب براتون دارم. تیم برتون عزیز زودتر از ساخت فیلم "یتیم خانه ی خانم پرگرین" سراغ ساخت قسمت دوم "بیتل جوس" خواهد رفت. تیم برتون کم و بیش ساخت فیلم جدید بیتل جوس را تأیید کرده است و میگوید که برای ساخت یک دنباله موفق، 3 چیز لازم است: 1. او کارگردانی کند. 2.وینونا رایدر در آن بازی کند. 3. مایکل کیتون نقش بیتل جوس را داشته باشد. تیم برتون در مصاحبهای با ام.تی.وی نیوز وجود دو مورد اول را تأیید کرده و این طور که پیداست، مورد سوم هم حقیقت دارد. مایکل کیتون و تیم برتون در فصل جوایز هالیوود هر کدام با فیلمهای «Big Eyes» و «Birdman» درخشش زیادی داشتهاند. برتون میگوید که دلش برای شخصیت «بیتل جوس» تنگ شده و به نظر میرسد که دیگر نمیتواند بیش از این برای ساخت فیلمی جدید با حضور شخصیت بیتل جوس، این روح شرور صبر کند.
وینونا رایدر و تیم برتون چند سال قبل برای ساخت موزیک ویدیوی «Here with Me» گروه «The Killers» با یکدیگر همکاری کردند و به نظر میرسد که این همکاری، جرقه ساخت فیلم دیگری را در ذهن تیم برتون زده باشد.
او میگوید: "من و وینونا با هم کار کردیم و من وینونا را چند وقتی ندیده بودم، او فوق العاده بود و از دیدنش خوشحال شدم. این چیزها برای من اهمیت زیادی دارد. او و مایکل...کاراکتر بیتل جوس...واقعا دلم برایش تنگ شده است. این شخصیت آزادی زیادی دارد که عاشقش هستم."
بیتل جوس(Beetle Juice) فیلمی کمدی، ترسناک و ماورایی به کارگردانی تیم برتون است که در سال ۱۹۸۸ میلادی ساخته شد. داستان فیلم درباره زوج جوانی است که بعد از مرگ مجبور میشوند در همین دنیا بمانند. خانوادهای مالک خانهشان میشوند اما دختر نوجوان خانواده روح آنها را میبیند. بازیگران این فیلم الک بالدوین، جینا دیویس، وینونا رایدر و مایکل کیتون در نقش «بیتل جوس» هستند. فیلم با بودجه ۱۳ میلیون دلاری، ۸۰ میلیون دلار فروش داشت و دهمین فیلم پرفروش سال ۱۹۸۸ شد.
سلام به همه ی برتونیست های عزیز . با دو روز تاخیر تولد 56 سالگی تیم برتون عزیز رو به شما هواداران خاص این کارگردان بزرگ سینما تبریک میگم .
یکی از هوادارای خوب تیم برتون این متن رو نوشته به مناسبت تولد تیم برتون :
شاید از دید من بشود،امروز را یکی از بزرگترین روزهای تاریخ سینما دانست. 56 سال پیش،در چنین روزی مردی متولد شد،45 سال بعد از آن روز فیلمی را ساخت و آن را ماهی بزرگ نام گذاشت،5 سال بعد از این زمان، یعنی سال 2008 این فیلم مسیر زندگی مرا برای همیشه تغییر داد. با دیدن این فیلم تحولی در من بوجود آمد که باعث شد امروز،در این زمان همچنان عشق به هنر و سینما در دل من زنده باشد. هنوز هم وقتی از سینما یا هنر زده میشوم،تنها دیدن یکی از فیلم های تو امید را دلم زنده میکند. تولدت مبارک ای مرد،ای پادشاه فانتزی،این کوچکترین کاریست که میتوانم برایت بکنم.
یک هدیه داریم به عنوان هدیه تولد تیم برتون به هواداران عزیزش که زحمت زیادی براش کشیده شده نقد کوتاهی بر "هشت فیلم برتر تیم برتون" که امیدوارم دوست داشته باشید
اول از همه سال جدید میلادی رو به کسانی که دنبال بهانه ای میگردند برای شاد بودن تبریک میگم.
یه چند مدتی نتونستم آپ کنم از همه ی هواداران عزیز تیم برتون عذر خواهی میکنم.
با یه خبر عجیب دیگه از تیم برتون برگشتم. شما تا حالا مرغ ، کباب ، جوجه و ... رو سرخ کردید حتما. ولی نه با لامبورگینی. خودتون ببینید تیم برتون ما برای شام کریسمسش چطوری
بوقلمونشرو سرخ کرده.
به گزارش " Daily Mail" تیم برتون بوقلمون روز کریسمس خود را با شعله اگزوز اتومبیل " لامبورگینی اونتادور" 300 هزار پوندی خود بریان کرد.
تیم برتون یک بوقلمون خریده، آن را در نوک یک چنگال قرار داده، آن را جلو اگزوز یک لامبورگینی قرار داده و از دوستش خواسته تا آنجا که می شود به این ماشین گاز بدهد. نتیجه اش هم شده:
قرار گرفتن یک بوقلموی سوخاری در وسط شام کریسمس خانواده! (تیم برتونه دیگه)
با سلام خدمت همه ی هواداران عزیز تیم برتون. امروز یکشنبه 25 آگوست 2013 "تیم برتون" کارگردان شلخته و منزوی دنیای سینما 55 ساله شد تبریک میگم.
میخوام از تمام کسانی که دارند این مطلب رو میخونند تشکر کنم چون میدونم شما باعث شدید که این وبلاگ پای بر جا بمونه و همه ی این ها عشق به استاد بزرگمون تیم برتونه.
وبلاگ هوادارن تیم برتون حدود یک سال و چند ماهی میشه که شروع به کار کرده و تنها هدفش راضی نگه داشتن هوادارن خاص تیم برتون بوده.
هوادارانی که کافیه یک جایی فقط اسم تیم برتون رو بشنوند تلوزیون,مجله,کتاب، وبلاگ و... اونایی که با فیلم های تیم برتون بزرگ شدند و زندگی کردند البته بعضی ها هم هستند
که جدیدا با تیم برتون آشنا شدند و به آنها فقط یک جمله میگم : "اگه یک انتخاب درست توی مسیر سینمایی زندگیتون کرده باشید همینه!!!!"
به همین مناسبت یک بیوگرافی جدید و کامل از زندگی و فیلم های تیم برتون برای شما عزیزان آماده کردم که امیدوارم لذت ببرید.
و میرسیم به مهم ترین بخش
لینک دانلود هدیه ی ویژه تولد تیم برتون تقدیم به هواداران عزیزش :
http://public.fileup.ir/d/2141186/The Melancholy Oyster Boy And other Stories.pdf
خوب دیگه بیشتر از این صحبت نمیکنم چون میدونم خسته میشید و این عکس زیبا و کمیاب از تیم برتون تقدیم به همه ی شما عزیزان عاشقتونم ♥
برای نقد و بیوگرافی آثار تیم برتون به ادامه مطلب مراجعه کنید...
بیتل جوس با این که از اولین آثار برتون است، اما بعد از فیلمهایی همچون ماهی بزرگ و ادوارد دست قیچی، جزو شاخص ترینهای کارنامه اش محسوب میشود: فیلمی آکنده از ایده های ناب فانتزی درباره دنیای بعد از مرگ و مناسبات مربوط به عالم ارواح و ارتباطشان با زنده ها. فیلم مانند اغلب کارهای برتون با فضایی رئال شروع میشود. زوجی برای خرید از منزل خارج میشوند و در حادثه ای پیش پاافتاده، اتومبیلشان به دریاچه سقوط میکند و میمیرند. از اینجا به بعد، ماجراها از منطق واقعیت فاصله میگیرند و حتی کار (در قسمتهایی مانند محوطه خارج از منزل که یک در به تنهایی وسط فضا معلق است و یا راهروهای شبیه به تابلوهای پیکاسو) به مرز سوررئالیسم میرسد. ویژگی اساسی فانتزی های بیتل جوس، رویکرد ساده و انیمیشنی تیم برتون در پردازش و ترسیمشان است؛ انگار که همه این شمایلهای غریب، از مار غولپیکر وسط بیابان برزخ گرفته تا موجودات عجیب الخلقه ای که برای تعیین سرنوشتشان در صف انتظار هستند، به عمد ظاهری کارتونی و مقوایی دارند و از به کارگیری جلوه های ویژه پیشرفته برای خلقشان پرهیز شده است. در این زمینه، ماکت مقوایی مرد داستان که از شهر کوچکشان نمونه برداری شده است، محور اساسی این فضا است. اولین نمای فیلم، با همین ماکت رقم میخورد و اصلیترین برخوردهای بین ارواح نیز در تداخل جذاب دنیای ماکت و دنیای واقعی شکل میگیرد، به نحوی که مثلا موقع حفر یک قبر، به جای گل و خاک، خرده مقوا و کاغذ از عمق گور بیرون میآید!
در کنار این موقعیت سازیهای خلاقانه، شخصیتها نیز از مهمترین امتیازهای اثر هستند. ترکیب زوج دوست داشتنی اصلی داستان با خانوادهای مرکب از زنی پرافاده، مردی سودجو و دختری افسرده و مواجهه همگی اینان با روح شریری که نام فیلم از اسم او اقتباس شده است، شبکه شخصیتی پرتنوعی را ایجاد کرده است که پتانسیل بالای داستان و روابطی که موتور روایت را به شکلی پرقدرت پیش میبرند از آن تغذیه میکنند.
جک اسکلینگتن، شاه هالووین تاون( شهر هالووین) ، شهر کریسمس را کشف می کند اما چیزهای عجیب و غریبی در آن جا رخ می دهد.
سیزده سال پس از نخستین نمایش در 1993، اثر کلاسیک استاپ موشن هنری سلیک ، سه بعدی شد و در کمال شگفتی این تکنیک به شکل درخشانی با استاپ موشن سازگار است.
شخصیت ها از پرده بیرون می زنند و در قالب سه بعدی قصه را به خوبی جلو می برند. البته در روند تبدیل به سه بعدی تصویر قدری مات شده و پرپر می کند. موسیقی فیلم هنوز هم گیرا و شنیدنی است.
نمی شود یک فیلم خوب را در پستو نگه داشت. پس از تاثیرگذاری بر مخاطبان گروه های سنی مختلف با همان نسخۀ دو بعدی، فانتزی سیاه هنری سلیک که قصه اش محصول ذهن نا آرام تیم برتون است در حکم موش آزمایشگاهی یک فناوری تازه ظاهر شده است.
پس از نمایش موفق نسخۀ سه بعدی یک نسخۀ چهار بعدی! در سال 2010 در لس آنجلس به نمایش در آمد که ایرادهای جزیی نسخۀ سه بعدی را نداشت.
سال 2001 والت دیزنی تصمیم گرفت دنباله ای بر فیلم سال 1993 بسازد اما می خواست به جای تکنیک استاپ موشن سراغ انیمیشن کامپیوتری برود. تیم برتون دیزنی را متقاعد کرد که از خر شیطان پیاده شود. او گفت: " دنباله سازی و این جور چیزها کابوس من است و همیشه از ان گریزان بوده ام."
اولش وینسنت پرایس را برای گفتن نقش بابا نوئل انتخاب کرده بودند اما پس از مرگ همسر پرایس، حال او روز به روز بدتر سد و صدایش کیفیت و قوت قبل را نداشت . در نهایت با نهایت تاسف او را کنار گذاشتند.
قصه / شعر اولیه ای که تیم برتون در اوایل دهۀ 1980 نوشته بود سه صفحه بود و فقط سه شخصیت داشت: جک، زیرو و بابا نوئل. بقیۀ شخصیت ها را فیلم نامه نویس ها خلق کردند.
سلام به تمام هوادارن عزیز تیم برتون. بنده به عنوان بخشی کوچک از جامعه ی هواداران تیم برتون و جانی دپ یه هدیه کوچولو براتون آماده کردم.
این هدیه چیزی نیست جز "اولین داستان مصور تیم برتون" که این داستان رو به شرکت دیزنی فرستاد برای چاپ که قبولش نکردن "نامردا"!!!!
این داستان مثل تمام داستان هایی که تیم برتون نوشته به صورت شعر میباشد من اول میخواستم این داستان رو به نثر ترجمه کنم که گفتم : "نه اگه تیم شعری نوشته من هم میتونم به صورت شعر ترجمش کنم پس شروع کردم و ساعت ها وقتم رو گذاشتم تا بتونم شعری بنویسم که هم خلاقیت خودم داخلش باشه هم به داستان تیم لطمه نزنه.
البته این داستان تیم برتون هیچوقت کامل نشد و در حد همون 6 صفحه باقی موند...
یه هدیه بزرگتر هم دارم آماده میکنم که مطئنم همه خوششون میاد.
خوب این هدیه تقدیم به شما هوادارن عزیز داستان " ذیلاگ غول پیکر"
ترجمه ی این داستان نتیجه ی چهار روز تلاش منه پس تمام این اثر محفوظ میباشد و هر گونه کپی مجاز و غیر مجاز آزاد می باشد (برید حالشو ببرید) :))
سلام امروز تولد یکی از بهترین بازیگران زن دنیای سینماست"هلنا بونهام کارتر"
هلنا عروس مرده ی دنیای تیم برتون امروز 47 ساله شد.
من هلنا رو یکی از بهترین بازیگرهای زن میدونم برای اینکه تونسته نقش های متفاوتی رو از جادوگر و ساحره گرفته تا مادر یک خانواده به خوبی اجرا کنه.
بازی فوق العاده او در فیلم ماهی بزرگ و سوئینی تاد مهر تاییدی بر این ادعاست.
در این پست به مناسبت تولد هلنا بیوگرافی و قسمتی کوتاه از فیلم سوئینی تاد که به صورت موزیکال اجرا شده را در خدمت شما قرار میدهم تا با این ملکه ی دنیای فانتزی بیشتر آشنا بشید.
برای دیدن بیوگرافی و ویدئو به ادامه مطلب تشریف فرما بشوید...
وایییییییییییییی دلتنگی چقدر بده . سلام به همه ی دپیست ها ی گلم نمیدونید چقدر دلم براتون تنگ شده بود با اینکه یه خورده این روز ها دپیست ها کم پیدا شدن از جمله خودم
آهنگ وبم هم به مناسبت انتشار آلبوم دومین خواننده ی مورد علاقه ام رضا یزدانی عوض کردم البته سعی کردم با حال و هوای آپ هماهنگ باشه از این به بعد سعی میکنم آهنگ ها رو با هر آپ جدید که میکنم عوض کنم.
الان هم من دارم از خوشحالی بال در میارم چون تیم مورد علاقم آ.ث میلان تیمی رو که باورم نمیشد بتونه شکست بده ترکوند دمشون گرم و نشون دادن که بارسا تیمی نیست که بتونه جلوی میلان وایسه.
بلاخره هر چی بود گذشته این آپ رو به مناسبت مراسم اسکاره که امشب برگزار میشه .جرات دارن به تیم اسکار ندن میرم شتکشون میکنم
با افتخار شما را به دیدن این فیلم سینمایی دعوت میکنم اما قبل از ورود بعضی قسمت های این فیلم به افراد زیر 18 سال توصیه نمیشود...
حق,حق,حق...واقعا نمیدونم این داور های جشنواره های خارجی یا حتی داخلی درکشون از این کلمه چیه؟
متاسفانه دوباره حق تیمی جون رو توی جشنواره بفتا(2013 BAFTA) خوردن و جایزه بهترین انیمیشن رو به شجاع دادن ولی بازم هیچ مشکلی نیست دیگه کم کم دارم خودم رو هم آماده میکنم که اگه اسکار رو هم به فرانکنوینی ندادن اینقدر عصبانی نشم
جشنواره ی فجر هم که بعضی از جایزه ها رو سلیقه ای دادن ولی هانیه توسلی بهترین بازیگر زن حقش بود
دیشب رفتم فیلم "هیس,دختر ها فریاد نمیزنند" رو دیدم فیلم جالبی بود و واقعا موضوعش عالی بود و
بازی طناز طباطبایی هم خوب بود و اون دختری هم که نقش کودکی های طناز طباطبایی رو بازی کرده بود بازیش معرکه بود به نظر من.
کی گفته وقتی یه پسر فریاد میزنه نباید بهش بگی هییییییییییسسسسسس
خوب از بحث اصلی دور نشم توی این آپ قرار عکس های تیم برتون در جشنواره بفتا رو بذارم امیدارم خوشتون بیاد قسمت سوم آثار تیمی هم به زودی آماده میشه
چند تا عکس هم از فستیوال نامزدهای اسکار که تیمی هم هست البته نباید به جایزه بردنش دل بست
و بلاخره چند تا عکس هم از جانی دپ عزیز که مدتی بود پیداش نبود حالا هم که پیداش شده با کی میاد"آلیس کوپر"در جشنواره "Anuual Grammy Awards 2013"
ولی خدایی جانی خیلی شکسته شده خیلی دلم شکست وقتی دیدمش
ولی هنوز هم خوشتیپ و جذاب
خوب بفرمایید ادامه مطلب البته :هیسسسس ساکت دختر ها که فریاد نمیزنند
سلام به تمام دپیست ها و برتونیست های عزیز قسمت دوم آثار تیم برتون آماده شد امیدوارم که از قسمت اول خوشتون اومده باشه با اینکه میدونم خیلی ها همش رو نخوندن
اول اینکه امروز خیلی خوشحالم به چند دلیل اول اینکه آلبوم جدید محسن چاوشی "من خود آن سیزدهم" تا چند روز دیگه میاد بازار واییییییییییییی اصلا نمیتونم صبر کنم.
دوم اینکه امروز من به صورت کاملا اتفاقی با دوستم که نمره ی اول کلاس شده بود(ولی به خاطر اینکه یکی از نمره هاش رو نداده بودن و بعد مشخص شد حدود 13 صدم ازش کم شد دلم براش سوخت خیلی این معلما نامردن) مشترکا رتبه ی اول کلاس شدیم و نفری 20,000 تومان هدیه دادن
دوستان باورتون میشه من تا حالا شاگرد اول نشده بودم امسال اولین سالی بود که تونستم با معدل 17 شاگرد اول بشم خیلی عجیبه نه
حالا بگذریم سوم هم اینکه فیلمبرداری نمایش جدیدمون "جادوی مرگ" تموم شد و در مرجله ی مونتاژ قرار داره و احتمالا تا یکی دو هفته ی دیگه عکساشو میذارم!!!
دیگه واسه چی خوشحال بودم آها آ.ث میلان دیشب با دو گل بالوتلی بازیکن جدیدمون تونستیم ببریم و بیام چهارم هوررررررررا.میلانی که پونزدهم بود الان چهارمه.
خوب دیگه کافیه زیادی حرف زدم. بریم سراغ آپمون.
آها راستی یه چیز دیگه هم مونده بود که نگفتم .جشنواره فیلم فجر هم شروع شده اونایی که جشنواره رو هستن بهشون فیلم "هیس دختر ها فریاد نمیزنند رو بهشون توصیه میکنم.
عجب آدم هایی هستن این مسئولین جشنواره ...اومدن انیمیشن , ماداگاسکا 3ر,عصر یخبندان 4, خوش قدم 2 که هیچ کدوم به درد جشنواره نمیخورن رو نمایش میدن ولی انیمیشی مثل فرانکن وینی رو که یکی از کاندید های اصلی اسکاره رو نه
اصلا ولشون کن خودمون رو عشقه میشینیم پشت ال سی دی فرانکن وینی رو میبینیم
فکر میکنیم رفتیم سینما
خوب بفرمایید ادامه مطلب تا بیشتر از این سرتون رو درد نیاوردم... البته قبل از رفتن به ادامه مطلب یک نکته بگم که کسانی که هنوز فیلم ها رو ندیدند داستانش رو نخونند چون کل داستان رو توضیح داده
سلام بر همه ی دوستان عزیز اول از همه اربعین رو تسلیت میگم.
دوم سال جدید میلادی رو به همه ی دپیست ها و برتونیست های عزیز تبریک میگم امیدوارم از اشتباهات پارسالتون درس بگیرین و امسال دیگه اونارو تکرار نکنید
سوم اینکه بعد از سه ماه انیمیشن فرانکن وینی رسید و من هم درجا رفتم دانلودش کردم همون موقع نشتم نگاش کردم واقعا عالی بود یکی از بهترین انیمیشن Stop Motion بود که من تا به امروز دیده بودم.
دوبله فرانکن وینی هم تا یکی دو ماهه دیگه میاد به شبکه نمایش خانگی.
چهارم اینکه این آپ به علت طولانی بودن به دو قست تقسیم شده این پست و پست پایین تری.
دو تا لینک دانلود مستقیم گذاشتم یکی کیفیت 720p و دیگری کیفیت 1080p از من میشنوین کیفیت بالاتر رو دانلود کنین چون واقعا عالیه.
من تا حالا دو بار دیدمش و اصلا از دیدنش خسته نشدم. فقط امیدوارم که داخل گلدن گلوب و اسکار حقش رو نخورن.فعلا فرانکن وینی داره جایزه های جشنواره ها رو درو میکنه و میاد جلو و منتظرم تا داخل جشنواره فجر نشونش بدن.
پارسال که رنگو رو داخل سینما دیدم با اینکه زیاد کیفیت نداشت ولی خیلی حال کردم ایول به ارشاد
چند تا تصویر متحرک هم براتون آماده کردم امیدوارم لذت ببرین.
من تعجبم فرانکن وینی اومده و شما هیچ عجله ای برای دیدنش ندارین؟
گفتم چون دارم برای کنکور میخونم وقت نمیکنم به کارهای وبم برسم از ویکتور اسپارکی رو خریدم .اول قبول نمیکرد ولی پول چه کار ها که نمیکنه. گفتم داخل وبلاگ نویسی کمکم کنه .خوب اسپارکی دوستان رو به ادامه مطلب راهنمایی کن...
برتون از ۲۲ نوامبر ۲۰۰۹ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۰ نمایشگاهی از آثارش را در موزهٔ هنر مدرن در نیویورک با بیش از ۷۰۰ طراحی، نقاشی، عکس، طرح داستان، تصاویر متحرک، عروسک، ماکت، لباس و پوسترهای سینمایی برگزار کرد.
تیم برتون در مرکز استرالیایی تصاویر متحرک (ACMI)
نمایشگاه برتون بعد از موزهٔ هنر مدرن مستقیم به نمایشگاه «مرکز استرالیایی تصاویر متحرک» در ملبورن رفت. او در این نمایشگاه که از ۲۴ ژوئیه تا ۱۰ اکتبر ۲۰۱۰ برگزار شد، آثار دیگری هم مربوط به فیلم آلیس در سرزمین عجایب که مارس همان سال اکران شد را به آثارش اضافه کرده بود.
تیم برتون در نمایشگاه جشنوارهٔ بینالمللی فیلم تورنتو (TIFF)
جشنوارهٔ بینالمللی فیلم تورنتو در آنتاریو، کانادا از ۲۶ نوامبر ۲۰۱۰ تا ۱۷ آوریل ۲۰۱۱ برگزار شد.در این نمایشگاه علاوه بر آثاری که از فیلمهای برتون وجود داشت خودش هم چند بار در آن حضور پیدا کرد.
تیم برتون در نمایشگاه موزهٔ هنر لس آنجلس (LACMA)
کتاب «هنر تیم برتون» در نمایشگاه موزهٔ هنر لس آنجلس (لاکما) از ۲۹ مه تا ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱ در غرفهٔ رزنیک به نمایش درآمد.همچنین لاکما ۶ فیلم از وینسنت پرایس که بازیگر محبوب برتون بود را به مناسبت صدمین تولد پرایس در طول هفتهٔ آخر نمایشگاه نشان داد.
تیم برتون در نمایشگاه سینماتک فرانسه
آثار برتون در نمایشگاه سینماتک فرانسه از ۷ مارس تا ۵ اوت ۲۰۱۲ در پاریس برگزار شد.
سینماپرس-گروه هنرمندان: نهم ژوئن سالروز تولد جانی دپ بازیگر نقشهای متفاوت سینمای هالیوود به ویژه فیلمهای کمدی-موزیکال تیم برتون است. نقشهایی عمیقا انسانی که بیش از پیش گفتهاش را در مورد خودش اثبات میکند : جانی دپ در درونش یک سرخپوست است!
به گزارش سینماپرس، نهم ژوئن سالروز تولد جانی دپ بازیگر نقشهای متفاوت سینمای هالیوود به ویژه فیلمهای کمدی-موزیکال تیم برتون است. نقشهایی عمیقا انسانی که بیش از پیش گفتهاش را در مورد خودش اثبات میکند: جانی دپ در درونش یک سرخپوست است! به همین مناسبت بر زندگی، آثار و نقش هایش مروری داشتهایم.
سرخپوستی زیر پوست یک بازیگر جان کریستوفر دپِ دوم در ۹ ژوئن ۱۹۶۳ در کنتاکی آمریکا به دنیا آمد. پدرش سنیور جان کریستوفر دپ مهندس شهرسازی و مادرش بتی سو ولز یک پیشخدمت بود. او یک برادر به نام دنیل دارد که رمان نویس است و دو خواهر به نامهای «دبی» و «کریستی» -که اکنون مدیر شخصیاش است- دارد. خانواده او از مهاجران فرانسوی پروتستان بودند که در حدود سال ۱۷۰۰ در ویرجینیا ساکن شدند. جانی دپ گمان میکند که یک سرخپوست است و در سال ۲۰۱۱ عنوان کرد:«فکر میکنم کمی در درونم سرخپوست هستم. مادر مادربزرگم کمی سرخپوست بود و در چروکی بزرگ شد. اهل کنتاکی بودنم نیز با این قضیه جور در میآید. آنجا پر از چروکی و سرخپوست است.» خانوادهٔ او در دوران کودکیش اغلب نقل مکان میکردند به طوری که او و برادر و خواهرانش در بیش از ۲۰ مکان مختلف زندگی کردهاند و در نهایت در سال ۱۹۷۰ در فلوریدا ساکن شدند. در سال ۱۹۷۸ والدینش از هم جدا شدند. مادرش سپس با «رابرت پالمر» ازدواج کرد. او همیشه از رابرت پالمر به عنوان «الهام بخش من» یاد میکند. او در کودکیاش به خاطر استرس ناشی از رو به رو شدن با مشکلات خانوادگی دست به خودآزاری میزد و هفت یا هشت اثر زخم به جا مانده از آن زمان دارد. طی مصاحبهای که در سال ۱۹۹۳ داشت، عنوان کرد:«بدن من نوعی مجلهاست. مانند کاری که سربازها میکنند، هر خالکوبی معنی خاصی دارد، چه میخواهد توسط خودت با چاقو صورت گرفته باشد یا توسط یک هنرمند این رشته. » وقتی ۱۲ سالش بود مادرش به او یک گیتار هدیه داد و او شروع به نواختن در گاراژ راکهای مختلف کرد. یک سال پس از جدایی والدینش، دبیرستان را رها کرد تا نوازنده راک شود. دو هفته بعد سعی کرد به مدرسه بازگردد اما مدیر به او گفت که دنبال رویایش برود و موسیقیدان شود. او با گروه «بچهها» شروع به نواختن کرد. این گروه موفقیت محلی نسبتا کمی را تجربه کرد. اعضای گروه «بچهها» برای دستیابی به قراردادی برای ضبط موسیقی راهی لس آنجلس شدند و نام گروه را به «روش شش اسلحه» تغییر دادند ولی پیش از ضبط آهنگ، گروه مذکور متلاشی شد. او بلافاصله به گروه راک سیتی انجلز پیوست و در نوشتن آهنگ «مری» همکاری کرد. که در اولین اجرای این باند برای شرکت نشر گفن رکوردز با نام «اندوه مرد جوان» ثبت شد. در ۲۴ دسامبر ۱۹۸۳ با «لوری آن آلیسون» خواهر خواننده و نوازندهٔ باس گروه ازدواج کرد. در دوران تأهل، همسرش به چهرهپردازی میپرداخت در حالی که او به انواع شغلهای عجیب و غریب اشتغال داشت، از جمله این شغلها میتوان به بازاریابی از راه دور برای فروش خودکار اشاره کرد. همسرش او را به نیکولاس کیج معرفی کرد و کیج به او پیشنهاد کرد تا وارد عرصه بازیگری شود. او و همسرش در سال ۱۹۸۵ از هم طلاق گرفتند. سپس سر صحنهٔ فیلم کوتاه «احمقها» با «شرلین فن» آشنا و نامزد شد. جانی دپ و شرلین فن برای فیلم «تراشین» در سال ۱۹۸۶ تست دادند و هر دو پذیرفته شدند. کارگردان فیلم جانی دپ را به عنوان ستاره اصلی برگزید. این نقش دومین نقش اصلی او محسوب میشد. اما بعدا تهیه کننده فیلم با انتخاب کارگردان مخالفت و او را رد کرد. او سال ۱۹۹۸ در زمان فیلمبرداری «دروازه نهم» با «ونسا پارادی» بازیگر و خوانندهٔ فرانسوی ملاقات کرد و نامزدیشان تا به حال دوام داشتهاست. جانی و ونسا دو فرزند دارند: دختری به نام «لیلی رز ملودی دپ» متولد ۲۷ می۱۹۹۹ و پسری به نام «جان کریستوفر «جک» دپ سوم» متولد ۹ آوریل ۲۰۰۲. «لیلی رز» که به بیماری سختی مبتلا شده بود در سال ۲۰۰۷ بهبود یافت. بیماری او نوعی عفونت باکتری اشرشیا کلای بود که نزدیک بود منجر به از کار افتادن کلیههایش شود و باعث شد که مدتی طولانی در بیمارستان بستری شود. جانی دپ برای تشکر از «بیمارستان بزرگ خیابان اورموند»، در نوامبر ۲۰۰۷ لباس کاپیتان جک اسپرو را پوشید و ۴ ساعت برای بچههای بیمار کتاب داستان خواند و سال ۲۰۰۸ حدود ۲ میلیون دلار به بیمارستان کمک کرد. او گفتهاست: « پدر بودن پایه و اساس محکمی در زندگی، کار و همه چیز است. نمیتوانی عشق عمیقی را که نسبت به بچهها به وجود میآید تصور کنی. پدر شدن من یک تصمیم نبود، بخشی از مسیر شگفت انگیز زندگی بود. قسمت و سرنوشت بود. » معروف است که او درمورد تولد اولین فرزندش میگوید: «تا ۲۷ مه ۱۹۹۹ هر آنچه که انجام داده بودم یک جور خیال باطل بود، بودن بدون زندگی کردن. و سرانجام تولد دخترم به من زندگی بخشید. » خانوادهٔ دپ در خانهای درشهر مودون در حاشیه پاریس، خانهای در لس آنجلس، جزیرهای در باهاما (جزیرهای که جانی آن را خریدهاست) و ویلایی در شهر کوچکی در۲۰ کیلومتری سنت تروپز در جنوب فرانسه زندگی میکنند. او همچنین یک باغ انگور در همین شهر دارد. سال ۲۰۱۱ از فرانسه به آمریکا بازگشت چون فرانسه از او خواسته بود که ساکن دائمی آن کشور شود و در این صورت او مجبور میشد به هر دو کشور(آمریکا و فرانسه) مالیات پرداخت کند. جانی دپ به خاطر لباسهای جین پارهای که میپوشد معروف است. سال ۲۰۱۰ مجله «جی کیو» دپ را به عنوان یکی از ۲۵ مرد خوش لباس معرفی کرد. ۸ اکتبر ۲۰۱۰ جانی دپ به دنبال دریافت نامهای از دانش آموز یک مدرسهٔ ابتدایی در نزدیکی محل فیلمبرداری «دزدان دریایی کارائیب: سوار بر امواج ناشناخته» در جنوب شرق لندن که برای شورش در کلاس از کاپیتان جک اسپرو کمک خواسته بود، لباس کاپیتان جک اسپرو را پوشید و به آن مدرسه رفت. او به همراه چند تن از دیگر بازیگران برای بچهها به مدت ۱۵ دقیقه نمایش اجرا کرد و در آخر برای دختر ۹ سالهای که نامه را نوشته بود توضیح داد که شورش او را به دردسر میاندازد. او در این باره گفته است: صادقانه بگویم من جایزه را موثر میدانم. ولی جوایز برای من به این اندازه ارزش ندارند که یک پسر بچه ده ساله را ببینم که میگوید من عاشق کاپیتان جک اسپارو هستم... این برای من جادویی و سحرانگیز است! در سال ۲۰۰۳ اظهار نظر جانی دپ دربارهٔ آمریکا در مجله آلمانی «استرن» چاپ شد: «آمریکا گنگ است. مثل یه توله سگ گنگ و لال که دندانهای بزرگی دارد و میتواند گازت بگیرد و به تو صدمه بزند. دختر من چهار سالش است و پسرم یک سال دارد. دوست دارم آنها آمریکا را مثل یک اسباب بازی شکسته ببینند. دلم میخواهد آن را بررسی کنند این ور و آن ورش کنند و بعد هم ترکش کنند و بروند. » اما جانی بعدا گفت که مجله اشتباه نقل قول کردهاست و این نقل قول از متن برداشته شده و استرن داستان را به میل خودش نوشتهاست.
شخصیتهای دوستدار تنهایی جانی دپ نقش اصلی سریال تلویزیونی خیابان جامپ شماره ۲۱ را برای شبکه رسانهای فاکس در سال ۱۹۸۷ بازی کرد. او به این علت بازی در این فیلم را پذیرفت تا بتواند با «فردریک فورست» که الهام بخش او بوده است هم بازی شود. نقش مکمل او، «سل جنکو» دوست قدیمیاش بود که در نقش خدمتکاری به نام «بلوفیش» بازی کرد. موفقیت این سریال، او را به یک بازیگر محبوب نوجوانان در اواخر دههٔ ۸۰ تبدیل کرد. اما با این وجود مدتی بعد احساس کرد که مجبور به بازی در این نقش شدهاست و پس از آن تصمیم گرفت فقط در فیلمهایی که احساس میکند مناسب اوست بازی کند. نقشهای فیلم اولین نقش اصلی جانی دپ در فیلم ترسناک و کلاسیک «کابوسی در خیابان الم» (۱۹۸۴) بود. او نقش دوست قهرمان فیلم، «نانسی تامپسون» و یکی از قربانیان «فردی کراگر» را بازی کرد. او اولین گزینهٔ کارگردان برای ایفای نقش یک اسکیت باز آمریکایی در فیلم درام تراشین محصول سال ۱۹۸۶ بود، اما بعدا توسط تهیه کننده فیلم کنار گذاشته شد. همچنین در این سال در نقش دوم فیلم جوخه به کارگردانی الیور استون ظاهر شد. با دیدن جانی دپ در «بچه ننه» بسیاری جذب اجرایش شدند. ولی معدودی اظهار داشتند که این مرد جوان یکی از عالیترین بازیگران و ستارگان نسلش خواهد شد. همه نمی توانستند از گستره پتانسیل ،هیجانات و شخصیت پردازی اش آگاه شوند. حدود پنج سال پس از بچه ننه او را در «دون ژوان مارکو» جفت مارلون براندو و نه کمتر از او وصف کردند. در سال ۱۹۹۰ در فیلم ادوارد دست قیچی به کارگردانی تیم برتون بازی کرد که موفقیت فیلم به ارتباط طولانی مدت آن دو انجامید و آینده حرفهای جانی دپ را تحت تاثیر قرار داد. پرسونای دست قیچی با بافتی محکم تر در دو فیلم سال 1993 در «بنی و جون» و «چه چیز گیلبرت گریپ را میخورد؟» گسترش یافت. جانی دپ هم فکرترین کارگردان خود را به غیر از برتون یافته بود. لاسه هالستروم فیلم سازی بود که با حس ظریف دپ جفت و جور در میآمد. سه فیلم کاگردانی شده در 1994 و 1995 اجراهای شگفت آوری را بدون هیچ خیانتی به کیفیت و ارزشی پرسونای اولیه اش در بر دارد. آخرین فیلم این دسته لحظه ای از زمان فیلم ابلهانه و ظاهر قریبی است که ارزش استعداد دپ را ندارد. در سال ۱۹۹۸ جانی دپ، که طرفدار و دوست قدیمی نویسندهای به نام «هانتر اس تامپسون» بود در فیلم «ترس و نفرت در لاس وگاس» که بر اساس رمانی به همین نام از تامپسون ساخته شد، بازی کرد. در سال ۲۰۰۸ راوی فیلم مستند «گونزو:زندگی و کار دکتر هانتر اس تامپسون» بود. او بیشتر هزینههای مراسم یادبود دکتر تامپسون را پرداخت. او این مراسم را با آتشبازی و شلیک خاکستر تامپسون با توپ در اسپن، کلرادو، جایی که دوستش زندگی میکرد، کامل کرد. کار بعدی جانی دپ از آثار تامپسون فیلم «خاطرات عجیب و غریب» بود که در سال ۲۰۱۱ اکران شد که از یکی از رمانهای تامپسون اقتباس شده بود. منتقدین نقشهای جانی دپ را «شخصیتهای دوستدار تنهایی» توصیف کردهاند. دپ این دوره از حرفه اش را پر از «شکستهای تعریف شده از طرف استودیوها» و «فیلمهایی که برای گیشه مثل سم بودند» ذکر کردهاست. اما او فکر میکند استودیوها هرگز فیلمها را درک نکردند و بازاریابی خوبی نداشتند. جانی دپ نقشهایی را که جالب دانسته انتخاب کردهاست نه نقشهایی که فکر میکرده پرفروش خواهند بود. فیلم سال ۲۰۰۳ کمپانی والت دیزنی، «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» یک موفقیت بزرگ برای او بود. او، نقش کاپیتان جک اسپرو، دزد دریایی جذاب و مودب با راه رفتنی کج و خاص را ایفا کرد که بسیار مورد ستایش قرار گرفتهاست. مدیران کمپانی والت دیزنی در ابتدا دربارهٔ موفقیت این نقش تردید داشتند اما با اکران عمومی فیلم، این شخصیت در بین مردم محبوبیت زیادی پیدا کرد. طبق نظرسنجی شرکت فندنگو (شرکت فروش بلیط سینما) نقش کاپیتان جک اسپرو بیشترین جذابیت را برای مخاطبان داشتهاست. کارگردان فیلم گور وربینسکی گفتهاست که این شخصیت، بسیار شبیه به شخصیت خود جانی دپ است اما دپ عنوان کرد که این شخصیت را از «کیت ریچاردز» گیتاریست گروه رولینگ استونز الگو برداری کردهاست. او در سال ۲۰۰۴ نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای ایفای نقش جی ام بری، نویسندهٔ اسکاتلندی در فیلم «در جستجوی سرزمین خیالی» شد. پس از آن، در نقش ویلی وانکا در فیلم «چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی» (۲۰۰۵) ظاهر شد که موفقیت زیادی در گیشه کسب کردو او بخاطر ایفای این نقش نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی شد. جانی دپ به نقش کاپیتان جک اسپرو در «دزدان دریایی کارائیب: صندوق مرد مرده» برگشت که در ۷ ژوئیه ۲۰۰۶ اکران شد و ۱۳۵٫۵ میلیون دلار در سه روزاول اکران در آمریکا فروش کرد و رکورد فروش گیشه را در بالاترین فروش آخر هفته شکست. «دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان» هم در ۲۴ مه ۲۰۰۷ اکران شد. دپ گفتهاست: «کاپیتان اسپرو بخش بزرگی از من است» و او میخواهد که این نقش را در سریهای بعد هم بازی کند. همچنین او صداپیشهٔ کاپیتان اسپرو در بازی کامپیوتری «دزدان دریایی کارائیب: افسانه جک اسپرو» بودهاست. استعداد چشمگیر شمشیربازی جانی دپ که برای نقش کاپیتان اسپرو پیشرفت کرد، در فیلم مستند «بازپس گرفتن شمشیر» برجسته شد. در این فیلم، استاد شمشیرزنی «باب اندرسون» تجربیاتش را به او در طراحی حرکات شمشیرزنی برای فیلم «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» میآموخت. جانی دپ برای ایفای هنرمندانهٔ نقش سوئینی تاد در فیلم ترسناک و موزیکال «سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت» به کارگردانی تیم برتون، برندهٔ «جایزهٔ گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی» شد. او در مراسم اهدای جوایز از انجمن مطبوعات خارجی هالیوود تشکر کرد و از تیم برتون برای اعتماد زیاد و پشتیبانی اش تقدیر کرد. در سال ۲۰۰۹ جانی دپ به همراه جود لا و کالین فارل در قسمتهای باقی مانده از نقش هیث لجر در فیلم تخیلات دکتر پارناسوس که به دلیل مرگ ناگهانیاش ناتمام مانده بود، بازی کرد. هر سه بازیگر دستمزدشان را به ماتیلدا، دختر هیث لجر دادند. او در نقش کلاهدوز دیوانه در فیلم «آلیس در سرزمین عجایب» به کارگردانی تیم برتون بازی بسیار درخشانی ارائه کردهاست و صداپیشهٔ نقش رنگو در فیلم «رنگو» به کارگردانی «گور وربینسکی» بودهاست. فیلم رنگو برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین فیلم پویانمایی آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۲ شد و «گور وربینسکی» در مراسم اسکار از جانی دپ تشکر کرد. در سال ۲۰۱۱ جانی دپ به نقش کاپیتان جک اسپرو در فیلم «دزدان دریایی کارائیب: سوار بر امواج ناشناخته» برگشت. این فیلم در اولین هفته اکران در سطح جهانی ۳۴۶٫۴ میلیون دلار در گیشه فروش کرد و رکورد زد.
پدرخوانده نقشهای تیم برتون او با تیم برتون کارگردان سینما و دوست صمیمیاش در ۸ فیلم همکاری کردهاست. اولینش ادوارد دست قیچی (۱۹۹۰) است که در آن نقش ادوارد، اختراع جدید مخترعی عجیب وغریب را بازی کردهاست. ادوارد در ظاهر انسان است اما به دلیل مرگ ناگهانی سازندهاش به جای دستانش قیچی دارد. در این فیلم وینونا رایدر و وینسنت پرایس نقشهای مقابل او را ایفا کردهاند. در چندین نقد، ادوارد دست قیچی یکی از بهترین فیلمهای برتون معرفی شدهاست. او دربارهٔ نقش ادوارد گفتهاست: « من عاشق ادوارد دست قیچی بودم چون هیچ چیز بدبینانه، خسته کننده و ناپاکی در مورد او وجود نداشت. به یاد دارم وقتی برای آخرین بار برای نقش ادوارد گریم میشدم، به خودم در آینه نگاه کردم و با خودم فکر کردم که من دارم با ادوارد خداحافظی میکنم و از این فکر ناراحت شدم. اما در واقع فکر میکنم همهٔ نقشهایم هنوز یک جوری وجود دارند. » همکاری بعدی آنها فیلم «اد وود»(۱۹۹۴) بود. که جانی دپ نقش اد وود، فیلمسازی که بعضی وقتها از او به عنوان «بدترین کارگردان تاریخ» نام میبرند را بازی کردهاست. دپ دربارهٔ این فیلم بعدا گفت:«فقط با شنیدن ۱۰ دقیقه دربارهٔ پروژه آن را قبول کردم.» آن زمان او از فیلم و فیلمسازی ناامید بود. این نقش برای او شانس داشتن زمانی لذت بخش را فراهم کرد. او در این باره گفتهاست: «کار با کالسکهٔ کروکی عشق من به بازیگری را دوباره جوان کرد.» اد وود به همراه دون ژوان دومارکو و گیلبرت گریپ ممتازترین نقشهایی است که دپ در آنها بسیار دور رفته است. اد وود را تیم برتون دوباره پیوند داد و آنها با همکاری یکدیگر شخصیتی را رشد دادند که پرسونای دست قیچی را هم بزرگ میکرد و هم توسعه میداد. در ادوود برتون دپ مضحک، رقت آور، غم انگیز در عین حال به طرز عجیبی الهام بخش است. دون ژوان دوماکوی دپ در برخی مسیرها کاملا با اد وودش به طور قابل توجهی به همان اندازه جسورانه است. دون ژوان دپ به وسیله تقابل با دون جیوانی حدودی گیج کننده است که قراردادهای فرهنگی دست و پاگیر را زیر پا میگذارد. او در آن واحد هم قهرمان و هم ضد قهرمان اپرا است. دون ژوان دپ با اد وود از این جهت متفاوت است که او قربانی توهم است. او حقیقتا زندگی مردم را تغییر میدهد. این فیلم به زیباترین شکل پایههای اساسی جذابیت و پیچیدگی پرسونا، تقاضای آشکار و قوی ترکیب شده با زنانگی بنیادی بالقوه بسیار زیاد آشکار میکند. جانی دپ در افتتاحیه نمایش «دشمنان مردم در پاریس»(۲۰۰۹)تهیه کننده، اسکات رودین، زمانی عنوان کرد:«در واقع جانی دپ در تمام فیلمهایش تیم برتون را بازی میکند.» همکاری بعدی جانی دپ با تیم برتون فیلم اسلیپی هالو (۱۹۹۹) بود. این فیلم داستانی ماورائی دارد و هنرنمایی دیگری از جانی دپ در نقش «ایکابد کرین»، کارآگاهی علاقه مند به تحقیقات جرم شناسی است. نقش مقابل او را کریستینا ریچی ایفا کرده است. اسلیپی هالو نشان دهندهٔ مبارزهٔ تیم برتون با سیستم استودیو هالیوود بود. جانی دپ برای این نقش از آنجلا لنسبری، رادی مک دوال و بیسیل راتبون الهام گرفته بود. او گفتهاست: «من همیشه ایکابد را شخصیتی حساس و شکننده که شاید کمی بیش از حد در تماس با شخصیت زنانه درونی خود است، مثل دختربچهای که ترسیده، تصور میکردم» او دیگر با تیم برتون همکاری نکرد تا اینکه سال ۲۰۰۵ در چهارمین همکاریاش با برتون، در فیلم «چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی» در نقش ویلی وانکا ظاهر شد. او مدل مو این شخصیت را از «آن وینتور» الگو برداری کرد. فیلم فروش موفقیت آمیزی داشت و نقدهای مثبتی بر آن شد. جین وایلدر که نقش ویلی وانکا را در نسخهٔ پیشین فیلم، محصول ۱۹۷۱، به تصویر کشیده بود، نسخهٔ جدید فیلم را مورد انتقادی تند قرار داد. انیمیشن عروس مرده پنجمین همکاری او با تیم برتون است که جانی دپ در آن صداپیشهٔ شخصیت «ویکتور ون دورت» بودهاست. این انیمیشن سپتامبر ۲۰۰۵ به دنبال فیلم «چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی» که ماه ژوئیه اکران شده بود، روی پرده سینما رفت.
او سپس به خاطر نقش آفرینی هنرمندانه در فیلم موزیکال و ترسناک «سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت» (۲۰۰۷) برندهٔ دومین جایزهٔ بزرگ خود یعنی «جایزهٔ گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی» و برای سومین بار نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. او همچنین برای این فیلم «برندهٔ جایزه بهترین نقش منفی» از جوایز سینمایی امتیوی در سال ۲۰۰۸ و «برندهٔ جایزه ملی فیلم انگلیس» شد. در سال ۲۰۰۰ ابتدا تیم برتون یک اجرای ضبط شده موسیقی فیلم که مربوط به سال ۱۹۷۹ میشد را به او داد. اگرچه جانی دپ به ژانر موزیکال علاقه نداشت اما کم کم نسبت به داستان فیلم علاقه مند شد. او گفتهاست که برای این نقش از پیتر لری در فیلم «عشق دیوانه» (۱۹۳۵) الهام گرفتهاست. دپ آوازهای این شخصیت را در زمان فیلم برداری «دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان» تمرین میکرد. با اینکه او در گروههای موسیقی فعالیت کرده بود اما در ابتدا مطمئن نبود که بتواند آوازهای «استفن ساندهیم» را اجرا کند. او نسخههای نمایشی را ضبط و با بروس ویتکین تمرین میکرد تا بتواند آوازهایش را بدون یک مربی آواز حرفهای به درستی شکل دهد. «کریس نشاویتی» در نقدش در مجله «تفریحات هفتگی» به این فیلم نمرهٔ A منفی دادهاست و بیان کرد:«بالا و پایینی صدای دپ هنگام آواز خواندن باعث تحیر میشود و با خودت فکر میکنی که او دیگر چه مهارتهایی دارد که نشان ندادهاست. دیدن دپ در نقش آرایشگری که با تیغ کار میکند تو را یاد ۱۸ سال پیش میاندازد که ادوارد دست قیچی به سرعت درختان را به شکلهای مختلف در میآورد. و اگر تیم برتون و جانی دپ با هم آشنا نمیشدند ما همه این زیباییهای عجیب را از دست میدادیم». همکاری بعدی جانی دپ با تیم برتون فیلم «آلیس در سرزمین عجایب» (۲۰۱۰) بود که در نقش کلاهدوز دیوانه بازی درخشانی را ارائه کردهاست. در این فیلم هلنا بونهام کارتر، آن هاتاوی و آلن ریکمن با او همبازی بودهاند. او دربارهٔ این نقش گفتهاست:«کلاهدوز دیوانه شخصیت جذابی است. او دیوانه و غیر قابل پیش بینی است. بازی در نقش کلاهدوز دیوانه و جان بخشیدن به تخیل تیم مثل رویایی بود که به واقعیت پیوست. » جدیدترین همکاری او با تیم برتون، فیلم کمدی-ترسناک «سایههای سیاه» است که غروب ۱۰ مه ۲۰۱۲ اکران شد. جانی دپ در این فیلم علاوه بر تهیه کنندگی، نقش اول فیلم یعنی خونآشامی ۲۰۰ ساله به نام «بارناباس کالینز» را نیز ایفا کردهاست. دیگر بازیگران این فیلم هلنا بونهام کارتر، اوا گرین و میشل فایفر هستند. جانی دپ با تیم برتون دوستی بسیار نزدیکی دارد و پدرخواندگی فرزندان او را به عهده گرفتهاست. او در مورد تیم برتون در مقدمه کتاب «برتون بر برتون» گفتهاست: « درباره او دیگر چه میتوانم بگویم؟ او برادر، دوست و پدر فرزندخواندهام است. او بی نظیر و شجاع است. او کسی است که به خاطرش تا آخر دنیا میروم و به خوبی میدانم که او هم برای من همین کار را خواهد کرد. » هیچ چیز بینهایت نیست در سال ۲۰۰۴ جانی دپ شرکت فیلمسازی «اینفینیتم نیهیل» را برای پروژههایی که خودش بازیگر و یا تهیه کنندهٔ آنهاست تاسیس کرد. نام این شرکت، لاتین و به معنای «هیچ چیز بینهایت نیست» است. جانی دپ مدیر عامل شرکت است و خواهرش «کریستی» امور اجرایی شرکت را بر عهده دارد. اولین محصول این شرکت فیلم «خاطرات عجیب و غریب» بود که در سال ۲۰۱۱ تولید شد و از رمانی با همین نام نوشته «هانتر اس تامپسون» اتخاذ شده بود. نویسنده و کارگردان این فیلم «بروس رابینسون» است. دپ دربارهٔ این فیلم گفتهاست:«خاطرات عجیب و غریب عمل کردن به قولی بود که به هانتر داده بودم. من این رمان را قبل از اینکه چاپ شود پیدا کردم. هانتر آن را در آرشیوش در زیرزمین گذاشته بود. از نثر زیبای آن متعجب شدم. نمیتوانستم باور کنم که او در سن ۲۲ سالگی آن را نوشتهاست. با هم تصمیم گرفتیم که آن را به فیلم تبدیل کنیم. از اول این یک کار مشترک بود. حالا به قولم عمل کردم. » فیلم بعدی این شرکت «هوگو» به کارگردانی مارتین اسکورسیزی در سال ۲۰۱۱ ساخته شد. این فیلم برندهٔ ۵ جایزه آکادمی اسکار در بخشهای: بهترین جلوههای ویژه، بهترین تدوین صداگذرای، بهترین صداگذاری، بهترین فیلمبرداری و بهترین کارگردان هنری در سال ۲۰۱۲ شد. محصول بعدی این شرکت فیلم «سایههای سیاه» به کارگردانی تیم برتون است که ۱۰ مه ۲۰۱۲ اکران شد.
جادوی موسیقی یکی از علاقه مندیهای جانی دپ، موسیقی است. او از سن ۱۲ سالگی نواختن گیتار را شروع کرد. سپس به عنوان یک گیتاریست، از «گیتار اسلاید» برای نواختن آهنگ «ناپدید» در آلبوم «الان اینجا باش» (۱۹۹۷) برای گروه اوئیسیز و همچنین در آهنگ «نرو» استفاده کرد. او همچنین نوازنده گیتار آکوستیک در فیلم شکلات و آهنگ فیلم روزی روزگاری در مکزیکو بودهاست. او دوست «شان مک گوان» خوانندهٔ گروه «پوگس» بود و در اولین آلبوم تک خوانی مک گوان با او همکاری کرد. او همچنین عضو گروه «پی» بود. او در کلیپ «وسیع پهناور» (۱۹۹۱) اثر تام پتی بازی کردهاست. اخیرا در گروهی با عنوان p به نوازندگی میپردازد و در فیلم «شکلات» (۲۰۰۲) هم آهنگسازی کرده است. وی همچنین در کلیپ «آلیس» اثر آوریل لوین (۲۰۱۰) در نقش کلاهدوز دیوانه هنرنمایی کوتاهی داشت. او درباره تاثیر موسیقی عنوان کردهاست:«هیچ چیزی مثل موسیقی نیست. هیچ چیزی مثل موسیقی چنین تاثیر عمیقی روی انسان نمیگذارد. موسیقی میتواند احساساتی را در ما به وجود آورد که قبلاً نمیدانستیم آنها را داریم. این جادوی موسیقی روی صحنه، فیلم یا هرجای دیگر است. من عاشق موسیقی هستم. وقتی که کلمات نمیتوانند احساسات ما را تحت تاثیر قرار دهند، موسیقی خیلی خوب این کار را انجام میدهد.»
موفقیت او از جهات مختلف در هالیوود معاصر، که به خشونت و جلوههای ویژه در فیلمهایی مشخص شده با اهمیت بسیاری به مردانگی شخصیت ستارگانی مانند استالونه و شوارتزینگر اشتهار دارد، عجیب به نظر میرسد. پرسونای او بر روی ملاطفت، حساسیت، آسیب پذیری و عاطفه به همان اندازه ظرافت جسمی متمرکز شده است. نقشهایی که ستایشگر تفکر و انسانیتند و یا با صراحت سیاهی زشتی را زشتتر به تصویر می کشند. شاید برای همین باشد که روشنفکرها جانی دپ را دوست دارند!
فیلمشناسی
در جنگل 2014 (در نقش گرگ)
مردخای 2014 (در نقش مردخای)
۲۰۱۳ رنجر تنها (در نقش تانتو) ۲۰۱۲ سایههای سیاه (در نقش بارناباس کالینز) ۲۰۱۲ خیابان جامپ شماره ۲۱ (در نقش تام هنسن) ۲۰۱۱ جک و جیل (در نقش خودش) ۲۰۱۱ خاطرات عجیب و غریب (در نقش پاول کمپ) ۲۰۱۱ دزدان دریایی کارائیب: سوار بر امواج ناشناخته (در نقش کاپیتان جک اسپرو ) ۲۰۱۱ رنگو (صداپیشه رنگو ) ۲۰۱۰ توریست (در نقش فرانک توپلو/الکساندر پیرس) ۲۰۱۰ آلیس در سرزمین عجایب (در نقش کلاهدوز دیوانه) ۲۰۰۹ تخیلات دکتر پارناسوس (در نقش تونی) ۲۰۰۹ دشمنان مردم (در نقش جان دلینجر) ۲۰۰۷ سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت (در نقش سوئینی تاد/بنجامین بارکر) ۲۰۰۷ دزداندریایی کارائیب: پایان جهان (در نقش کاپیتان جک اسپرو) ۲۰۰۶ دزدان دریایی کارائیب: صندوق مرد مرده (در نقش کاپیتان جک اسپرو) ۲۰۰۵ عروس مرده (صداپیشهٔ ویکتور ون دورت) ۲۰۰۵ چارلی و کارخانه شکلاتسازی (در نقش ویلی وانکا) ۲۰۰۴ افسار گسیخته جان. ویلموت-دومین (در نقش کنت راچستر) ۲۰۰۴ پنجرهٔ مخفی (در نقش مورت رینی) ۲۰۰۴ در جستجوی سرزمین خیالی (در نقش جی. ام. بری) ۲۰۰۴ خوشبختی تا ابد (در نقش لینکن) ۲۰۰۳ دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه (در نقش کاپیتان جک اسپرو) ۲۰۰۳ روزی روزگاری در مکزیکو (در نقش شلدن سندز) ۲۰۰۱ ضربه جورج (در نقش جانگ) ۲۰۰۱ مردی که گریست (در نقش سزار) ۲۰۰۱ جهنمی فردریک (در نقش آبرلین) ۲۰۰۰ قبل از پایان شب (در نقش ویکتور بن بن) ۲۰۰۰ شکلات (در نقش روکس) ۱۹۹۹ همسر فضانورد (در نقش اسپنسر آرماکوست) ۱۹۹۹ اسلیپی هالو (در نقش ایکابد کرین) ۱۹۹۹ دروازهٔ نهم (در نقش دین کورسو) ۱۹۹۸ لس آنجلس بدون نقشه (در نقش خودش/ ویلیام بلیک) ۱۹۹۸ ترس و نفرت در لاسوگاس (در نقش رائول دوک) ۱۹۹۷ شجاع (در نقش رافائل) ۱۹۹۷ دنی براسکو (در نقش دونی براسکو/جوزف دی پیستن) ۱۹۹۶ مرد کن (در نقش خودش) ۱۹۹۵ دون خوان دی مارکو (در نقش دون خوان/جان دی مارکو) ۱۹۹۵ مرد مرده (در نقش ویلیام بلیک) ۱۹۹۵ آخرین لحظه (در نقش جن واتسون) ۱۹۹۴ اد وود (در نقش ادوارد دی وود) ۱۹۹۳ رویای آریزونا (در نقش اکسل بلکمر) ۱۹۹۳ بنی و جون (در نقش سم) ۱۹۹۳ چه چیزی گیلبرت گریپ را میخورد؟ (در نقش گیلبرت گریپ) ۱۹۹۱ فردی مرده:آخرین کابوس نوجوانی در برنامهٔ تلویزیونی ۱۹۹۰ ادوارد دستقیچی (در نقش ادوارد) ۱۹۹۰ بچه ننه (در نقش بچه ننه) ۱۹۸۶ جوخه (در نقش گیتر لرنر) ۱۹۸۶ آرام سوخته (در نقش دونی فلیچر) ۱۹۸۵ پناهگاه خصوصی (در نقش جک مارشال) ۱۹۸۴ کابوسی در خیابان الم (در نقش گلن لنتز)
جوایز
جایزه اسکار : ۲۰۰۸ نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد «سوئینی تاد» ۲۰۰۵ نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد «در جستجوی سرزمین خیالی» ۲۰۰۴ نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه»
جایزه بفتا : ۲۰۰۵ نامزد جایزه بفتا بهترین بازیگر نقش اول مرد «در جستجوی سرزمین خیالی» ۲۰۰۴ نامزد جایزه بفتا بهترین بازیگر نقش اول مرد «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه»
جایزه گلدن گلوب : ۲۰۱۱ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «آلیس در سرزمین عجایب» / نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «توریست» ۲۰۰۸ برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «سوئینی تاد» ۲۰۰۷ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «دزدان دریایی کارائیب: صندوق مرد مرده» ۲۰۰۶ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی» ۲۰۰۵ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام «در جستجوی سرزمین خیالی» ۲۰۰۴ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» ۱۹۹۵ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «اد وود» ۱۹۹۴ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «بنی و جون» ۱۹۹۱ نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی «ادوارد دستقیچی»
جایزه انجمن بازیگران نمایش : ۲۰۰۵ نامزد جایزه انجمن بازیگران نمایش برای نقش آفرینی درخشان «در جستجوی سرزمین خیالی» ۲۰۰۴ برنده جایزه انجمن بازیگران نمایش /بازیگر مرد نقش اصلی برای نقش آفرینی درخشان «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» ۲۰۰۱ نامزد جایزه انجمن بازیگران نمایش برای نقش آفرینی درخشان «شکلات»
جوایز منتخب نوجوانان : ۲۰۱۱ برنده جایزه بهترین بازیگر مرد اکشن «توریست» / نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد در ژانر تخیلی «دزدان دریایی کارائیب:سوار بر امواج ناشناخته» / برنده جایزه بهترین صداپیشه انیمیشن «رنگو» ۲۰۱۰ نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد در ژانر تخیلی «آلیس در سرزمین عجایب» ۲۰۰۹ نامزد جایزه بهترین ستاره فیلم تابستان «دشمنان مردم» ۲۰۰۸ برنده جایزه بهترین نقش منفی «سوئینی تاد» ۲۰۰۷ برنده جایزه بهترین بازیگر مرد بهترین فیلم ماجراجویی اکشن «دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان» ۲۰۰۶ برنده جایزه بهترین بازیگر کمدی «چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی» / برنده جایزه بهترین بازیگر مرد بهترین فیلم ماجراجویی اکشن «دزدان دریایی کارائیب: صندوق مرد مرده» ۲۰۰۵ نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد در ژانر درام «در جستجوی سرزمین خیالی» ۲۰۰۴ برنده جایزه بهترین جنگیدن «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه»(همراه با اورلاندو بلوم) / برنده جایزه بهترین دروغگو «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه»